البته این دستگاهها هنوز وارد بازار نشدهاند، ولی گویا تا یک سال آینده تجاری سازی شده و به تدریج در گوشیهای هوشمند از آنها استفاه شود. تا آن زمان سعی کنید که تعداد مگاپیکسل در یک دوربین شما را به اشتباه نیندازد!
موبایل های هوشمند روز به روز در حال پیشرفت هستند. هر روز خبر از تحول در بخش جدیدی می رسد. اما به واقع اگر با تاخیرهای بسیار کوتاه (در حد یک دهم ثانیه) مشکل نداشته باشید، اکثر تلفن های هوشمند موجود در بازار پاسخگوی نیازهاتان خواهند بود.
پردازنده ها، نمایشگرها و حافظه ها به حد قابل قبولی رسیده اند و محصولات یک شرکت در زمینه های یاد شده با محصولات مشابه شرکتی دیگر تفاوت چندانی ندارند و تنها چیزی که شاید واقعاً متفاوت باشد، لوگویی است که در پشت آن ها مشاهده می کنید. اما کمپانی ها همیشه به دنبال کسب برتری نسبت به یکدیگرند و سال ها است که یکی از این فاکتورهای رقابت، عدد مرتبط به مگاپیکسل دوربین ها محسوب می شود.
همینطور که کاتالوگ های تبلیغاتی رنگارنگ شرکت های مختلف را ورق می زنید و اعداد و ارقام و خواب و خیال هایی که برایتان دیده اند را مشاهده می کنید، شاید برایتان این سوال پیش آمده باشد که "واقعاً مگا پیکسل چیست؟" و "من دقیقا به چند مگا پیکسل نیاز دارم؟"
مگا پیکسل ها از یک منظر یکی از معمول ترین ابزار های تبلیغاتی شرکت ها برای نشان دادن برتری دوربین هایشان هستند، مخصوصا در مورد محصولاتی که در رده های انتهایی بازار قرار می گیرند، که دوربین های موبایل های هوشمند هم جزئی از همین دسته هستند. البته این قضیه چندان خوشحال کننده نیست، زیرا مگا پیکسل ها معرف خوبی برای کیفیت دوربین ها نیستند.
در ادامه ی مطلب با همراه باشید.
یک عکس -دیجیتالی- در اندازه ی واقعی از تعدادی پیکسل تشکیل شده است. پیکسل چیست؟ هر پیکسل را می توان مربع بسیار کوچکی در نظر گرفت که تنها دارای یک رنگ مشخص است. از کنار هم قرار گرفتن این رنگدانه ها، عکس مذکور به وجود آمده.
ورقه شیشهای رنگی، رنگهای متفاوت را به سنسورهای متفاوت میفرستد و با توجه به تفاوت موجود بین نورها، پردازشگر موجود در دوربین مشخص میکند که هر پیکسل در تصویر باید چه رنگی داشته باشد.
اما در اینجا چند محدودیت وجود دارد. هر سنسور میزانی از
پارازیت و اختلال را دارا است که ناشی از مقادیر اتفاقی است که در سنسور
بدون توجه به شدت نور تولید میشود. در حال حاضر تولید و طراحی سنسورهایی
که کمترین پارازیت یا همان Noise را داشته باشند بسیار سخت و هزینهبر
است.
در سنسورهای بزرگتر (مثلا در دوربینهای با وضوح پایین) این
موضوع چندان مهم نیست، زیرا نور به اندازهای به سنسور میتابد که بتواند
Noise را برطرف کند (به همین دلیل است که بیشتر دوربینها در مکانهای
تاریک تصاویر با Noise بالا به دست میدهند)؛ اما به هر میزان که سنسورها
کوچکتر میشوند نور کمتری به آنها میتابد، پایین آوردن Noise بسیار سخت و
هزینه بر میشود.
در واقع با افزایش مگاپیکسل در دوربینها که
برخی از برندها بسیار تبلیغ آن را میکنند، سازنده و طراح این اجازه را
میدهد که Noise یا پارازیت در پیکسل هر تصویر بیشتر شود و ره رغم شمار
بیشتر پیکسلها کیفیت نهایی تصویر کاهش یابد.
به عبارت روشنتر به
هر میزان که تعداد مگاپیکسلها افزایش یابد، کیفیت لنز در تنگنای بیشتری
قرار میگیرد؛ عبارت سادهتر اینکه لنزهایی که تعداد سنسورهای وضوح تصویر
را نسبت به کیفیت آنها بیشتر میکنند، تعداد پیکسلهای بیشتری را به
تصویر میدهند، اما هیچ اطلاعات جدیدی برای اضافه شدن به این پیکسلها عملا
وجود ندارد، زیرا به هر میزان که اطلاعات قابل دریافت بوده، قبلا توسط لنز
دریافت شده است و بیش از آن پردازش نخواهد شد.
بدتر از آن اینکه
نرخ پایین کیفیت لنز در نسبت با وضوح، میتواند منجر به در هم ریختگی
رنگها شود: نوری که از میان یک فیلتر رنگ عبور میکند ممکن است بر سنسور
دیگری که مربوط به یک رنگ دیگر است تاثیر گذاشته و دقت رنگهای تصویر نهایی
را به شدت کاهش دهد.
این موضوع را میتوانید به سادگی با گرفتن یک
عکس با یک لنز ارزان قیمت ولی با وضوح بالا و سپس دیدن آن در صفحه نمایشی
با توانایی نسان دادن تصویر در ابعاد اصلی، خود ببینید. درخواهید یافت که
رنگها کمی در هم آمیخته، تصنعی و مبهم هستند و عموما عکس تا حد زیادی
بیکیفیتتر از آنچه در صفحه نمایش گوشی با ابعاد کوچکتر دیده میشود، از
کار در آمده.